حدّ

حدّ

انسان یه موجود محدوده ، دارای یه سری مرز ، اینجا قسمتی از محدوده ی منه ...
حدّ

حدّ

انسان یه موجود محدوده ، دارای یه سری مرز ، اینجا قسمتی از محدوده ی منه ...

نقطه ی شروع

یه چیزایی شخصی ان
مثه دردات ، زیر پتو بغض و شبهات
عکس پاره تویه سطل
لباس ، بوی سیگار ، اخمات
خیلی وقته خسته ام
از راهو نیم و نصفه رفتن
نقطه سره خط

نظرات 1 + ارسال نظر
Omid شنبه 7 بهمن 1391 ساعت 23:01

یه چیزای دیگه
مثه دنبال نیمه گمشده گشتن
لیوانی که دیگه پر شده ، برعکس
جفت نیمه هاش خالیه !
لابد میگی خل شده بچم ...

به قول یه دوستی شاشیدن تو لیوان دادن دستمون میگن نیمه پرشو ببین !

صرفا جهت یه چی گفتن ...

تو چی مون نشاشیدن رفیق ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد