خشت ، خشت
روزهایم را روی هم می چینم
سطر تراز است
و ملاتش روز مره گیست .
.
.
.
خشت بر خشت
رؤیاهایم را رو به هم می چینم
دیواری از پس
دیواری در پیش
راه دراز است
وشکایت از روز مره گیست .
.
.
.
خشت در خشت
میان روزها و رؤیاهام محبوسم
و مرارت روح مرده گیست .