حدّ

حدّ

انسان یه موجود محدوده ، دارای یه سری مرز ، اینجا قسمتی از محدوده ی منه ...
حدّ

حدّ

انسان یه موجود محدوده ، دارای یه سری مرز ، اینجا قسمتی از محدوده ی منه ...

در کوچه باد می آید ...



فروغ فرخزاد / ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد







. . . در کوچه باد می آید


این ابتدای ویرانیست


آن روز هم که دستهای تو ویران شدند باد می آمد


ستاره های عزیز


ستاره های مقوایی عزیز


وقتی در آسمان دروغ وزیدن می گیرد


دیگر چگونه می شود به سوره های رسولان سر شکسته پناه آورد ؟


ما مثل مرده های هزاران هزار ساله به هم می رسیم و آنگاه خورشید بر تباهی اجساد ما قضاوت خواهد کرد .


نظرات 3 + ارسال نظر
Omid چهارشنبه 23 اسفند 1391 ساعت 14:40

من سردم است ...
من سردم است و انگار هیچ وقت گرم نخواهم شد ...

پسر ... این شعر واقعا سیاهه ... فوق العادست

پرواز ممنوع ...

مصطفی عسگری پنج‌شنبه 24 اسفند 1391 ساعت 20:40

سلام . عیدت مبارک اگه این روزا داری تو خودت به عید نزدیک میشی . هفت ساعته تقریبا سیگار نکشیدم قبلش یه هفته بود نکشیده بودم . صفره صفرم . همش فک میکنم قبلا اینارو نوشتم ... این کونده ها هم سر رسوندن آلبوم ملتو کیر کردن ، خب سولاخا تاریخ ندین لا اقل ... چقد زر زدم ... پنچرتیم مشتی

بچه های دکه پایین پنج‌شنبه 24 اسفند 1391 ساعت 22:07 http://bachehayedakepaeen.blogfa.com

سلام
پس شما از اون پسرا بودین که همیشه قاطی دخترا خاله بازی می کردین که انقدر خوب یادتونه

چند تا عرض کوچیک خدمت بچه های دکه پائین :
اولا بهتر بود جواب تونو زیر همون کامنت میذاشتین .
بعدش جنبه انتقاد پذیری داشته باشین .
سره آخر بچه بودم دوران مهد یه غلطی کردم ، خوشحالم که بعد ۱۴ سال شده سوژه خنده ی شما .
امضاء
بچه های دکه بالا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد