حدّ

حدّ

انسان یه موجود محدوده ، دارای یه سری مرز ، اینجا قسمتی از محدوده ی منه ...
حدّ

حدّ

انسان یه موجود محدوده ، دارای یه سری مرز ، اینجا قسمتی از محدوده ی منه ...

اینجا

سمفونی سپیده دم / سید علی صالحی







از چلچله‌خوانیِ کلاغ وُ
نرگس‌نماییِ خرزهره ... خسته‌ام،
خسته‌ام از آوازهای ناخوشِ خولی‌ابن‌یزید
از تقسیم نور
به سیاهی، خاکستری، سپید.


اینجا
وقتی حشرات
راه به رویای سیمرغ و ستاره می‌بَرَند
نگفته پیداست که عنکبوت
چه تاری برای تحملِ پروانه تنیده است.


خسته‌ام
خیلی خسته‌ام.

نظرات 2 + ارسال نظر
مریم چهارشنبه 28 فروردین 1392 ساعت 23:58

شعرش یه جوری بود ‏‎

سید علی صالحیه دیگه . شما جدیش نگیر

Omid یکشنبه 1 اردیبهشت 1392 ساعت 07:33

خسته از نگاه سنگین روم ...

دلم بد گرفته رفیق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد