حدّ

حدّ

انسان یه موجود محدوده ، دارای یه سری مرز ، اینجا قسمتی از محدوده ی منه ...
حدّ

حدّ

انسان یه موجود محدوده ، دارای یه سری مرز ، اینجا قسمتی از محدوده ی منه ...

او را پرنده خورده است


شکست روایت / علیرضا حسینی










کودک

پرهای پرنده را

کنار خیابان دید

پدر جوابش داد :

اورا گربه خورده است .

چند قدم پائین تر

به لاشه گربه رسیدند

پدر به فکر فرو رفت

کودک جوابش داد :

- او را پرنده خورده است .




و شعری دیگر در ادامه مطلب از همین شاعر , از همین دفتر


 

 


پوکه های انسانی

 

پدر خوانده ای در ایتالیا

به یک قلب خوب نیازمند است

کابویی در امریکا

به یک کلیه

و شیخی در امارات

به کودکی بی دندان

 

_ زاپاتیست ها می روند اکتاویو

زاپاتیست ها می روند

همانگونه که سرخ ها رفتند

یا شاید هم گورشان را گم کردند –

 

رفیق علی اف

عینک آفتابیش را بالا می زند

یقه ی بارانیش را بالا می کشد

و در خیابان های مسکو

به شکار بچه ها می پردازد

اما

در خیابان های دهلی

که خرید و فروش آزاد است

مهاراجه سینگ

با ذره بین

جنس ها را انتخاب می کند

                  "خوشگل ها یک روپیه گران ترند"

 

_ زاپاتیست ها می روند اکتاویو

زاپاتیست ها می روند

همانگونه که سرخ ها رفتند

یا شاید هم گورشان را گم کردند –

 

مالدینی در بار انداز

جنس ها را تحویل می گیرد :

پنچر ها : برمه

دست اول ها : میلان و امارات و شیکاگو

در امارات

پوکه ها را به دریا می ریزند

و در شیکاگو

به خیابان ها .

گروهبان اسمیت

به پوکه ها می گوید : حشرات کثیف

گروهبان اسمیت

عاشق شکار حشرات کثیف است .

 

_ زاپاتیست ها می روند اکتاویو

زاپاتیست ها می روند

همانگونه که سرخ ها رفتند

یا شاید هم گورشان را گم کردند .



نظرات 2 + ارسال نظر
فاش یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 22:57 http://faash.blogsky.com

سلام
من اینجا زیاد سر میزنم اما کم نظر میگذارم ...
عفو بفرمایید
رسا می نویسید
لذت می بریم
چیزهایی که جاهای دیگر نیستند و اینجا یافته می شوند
ممنون

وانیا جمعه 3 آبان 1392 ساعت 22:06 http://sharmina.blogfa.com/

سلام! ممنونم که اومدی! جوابی هم که به نظر قبلی دادی معقولانه است. ممنونم از توجهت!

چرا اینقد تعجب ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد